شعر در مورد فصل بهار
بدون شک بهار یکی از بهترین و سرسبزترین فصل ها در ایران می باشد که مردم علاقه زیادی به آب و هوای آن دارند. در گذشته نیز شاعران در مورد بهار شعر های زیبا و عاشقانه ای گفته اند. در این مطلب ما در کنار شعر بهار برای شما متن و جملات مخصوص این فصل را مهیا کرده ایم که در ادامه می توانید مشاهده کنید.
بهار ثانیه ثانیه می آید
اینجا کسی هست که به اندازه شکوفه های بهاری برایت آرزوهای خوب دارد
بنگر به رستاخیز طبیعت که چه زیباست .
و هر سال رستاخیزی دیگر را تجربه می کنیم
و چه زیباتر رستاخیز انسان در این عصر آهن وتباهی
اس ام اس بهار
بهار برایم مثل
حس دیدن منظره ایست نو
درمیان پاییزی
به بلندای یک عمر
که تکرارش سال ها طول می کشد
جملات زیبا فصل بهار
گل ، هویت بهار است و بهار آیینه ی قیامت . در این آیینه خود را تماشا کنیم
پیام های بهاری
واقعا بهار و قیامت شبیه هم هستند
علف های هرز و گلها هم زمان از خاک سربر می دارند
متن بهار
تو عطرِ
کدام خوشبوترین گل جهانی
که هر جا می نویسمت شکوفه می دهی
پیامک مخصوص فصل بهار
این بهار
در خانه سبز می شویم
در خانه جوانه میزنیم
در خانه شکوفه می دهیم
جملات بهار
آدمی نیست
که عاشق نشود وقت بهار
وای از آن سال که بی یار بهارش برسد
متن تبریک بهار
اصلا به اینجای اسفند که میرسد
باید بزنی سر شانه خودت
که این همه فکر و خیال و
دوندگی را رها کن!
بیا برویم نفس بکشیم؛
بوی بهار می آید
دوستت دارم هام تا ابد مال تو
که تقویم بر هیچ روزی ورق نمی خورد الا بهار نگاهت
بهار
جانان من
اینک بهار من تویی و بس
لبخند تو لبان بهار است
چشمان مهربان قشنگت
چشمان مهربان بهار است …
فریبا حافظ
متن های عاشقانه بهار
این پیام تقدیم به کسی که نامش در بهار من
یادش در اندیشه ی من
عشقش در قلب من و دیدارش آرزوی من است
بوی باران ; بوی سبزه ; بوی خاک
شاخه های شسته ; باران خورده ; پاک
آسمان آبی و ابر سفید
برگهای سبز بیدعطر نرگس , رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
شعر در مورد بهار
قرارمان همین بهار زیر شکوفه های شعر
آنجا که واژه ها
برای تو گل می کنند
آنجا که حرف های زمین افتاده ام
دوباره سبز می شوند
وَ دست های عاشقمان
گره در کارِ سبزه ها می اندازند
قرارمان زیرِ چشم های تو
آنجا که شعر
نم نم شروع می شود
اشعار فصل بهار
چند گویى که چو هنگامِ بهار آید،
گل بیاراید و بادام به بار آید
روى بستان را چون چهره دلبندان
از شکوفه رخ و از سبزه عذار آید…
این چنین بیهدهاى نیز مگو با من
که مرا از سخن بیهده عار آید
شصت بار آمد نوروز مرا مهمان
جز همان نیست اگر ششصد بار آید
هر که را شصت ستمگر فلکآرایش
باغِ آراسته او را به چه کار آید؟
سوى من خواب و خیال است جمال او
گر به چشم تو همى نقش و نگار آید
شعر بهاری
مژده ای دل که دگرباره بهار آمده است
خوش خرامیده و با حسن و وقار آمده است
به تو ای باد صبا می دهمت پیغامی
این پیامی است که از دوست به یار آمده است
شاد باشید در این عید و در این سال جدید
آرزویی است که از دوست به یار آمده است
شعر کوتاه برای بهار
باغ در ایام بهاران خوش است
موسم گل با رخ یاران خوشست
چون گل نوروز کند نافه باز
نرگس سرمست در آید به ناز
شعر بهار
آمد بهارِ جانها، اى شاخِ تر! به رقص آ
چون یوسف اندر آمد، مصر و شکر به رقص آ
چوگان زلف دیدى، چون گوى دررسیدى
از پا و سر بریدى، بى پا و سر به رقص آ
طاووسِ ما درآید، وآن رنگها برآید
با مرغ جان سراید بىبال و پر به رقص آ
مخدومْ، شمس دین است؛ تبریز، رشک چین است
اندر بهارِ حسنش شاخ و شجر به رقص آ
شعر زیبا و عاشقانه فصل بهار
بهاری داری ازوی بر خور امروز
که هر فصلی نخواهد بود نوروز
گلی کو را نبوید آدمی زاد
چو هنگام خزان آید برد باد
در این شبگیر
کدامین جام و پیغام صبوحی مستتان کرده ست؟ ای مرغان
که چونین بر برهنه شاخه های این درخت برده خوابش دور
غریب افتاده از اقران بستانش در این بیغوله ی مهجور
قرار از دست داده، شاد می شنگید و می خوانید؟
خوشا، دیگر خوشا حال شما، اما
سپهر پیر بد عهد است و بی مهر است، می دانید؟
کدامین جام و پیغام؟ اوه
بهار، آنجا نگه کن، با همین آفاق تنگ خانه ی تو باز هم آن کوه ها
پیداست
شنل برفینه شان دستار گردن گشته، جنبد، جنبش بدرود
زمستان گو بپوشد شهر را در سایه های تیره و سردش
بهار آنجاست، ها، آنک طلایه ی روشنش، چون شعله ای در دود
بهار اینجاست، در دلهای ما، آوازهای ما
و پرواز پرستوها در آن دامان ابرآلود
هزاران کاروان از خوبتر پیغام و شیرین تر خبرپویان و گوش آشنا جویان
تو چه شنفتی به جز بانگ خروس و خر
در این دهکور دور افتاده از معبر
چنین غمگین و هایاهای
کدامین سوگ می گریاندت ای ابر شبگیران اسفندی؟
اگر دوریم اگر نزدیک
بیا با هم بگرییم ای چو من تاریک
اخوان ثالث
شعر بلند فصل بهار
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه های شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس، رقص باد
نغمه و بانگ پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش بحال روزگار
خوش بحال چشمه ها و دشتها
خوش بحال دانه ها و سبزه ها
خوش بحال غنچه های نیمه باز
خوش بحال دختر میخک که میخندد به ناز
خوش بحال جان لبریز از شراب
خوش بحال آفتاب
ای دل من، گرچه در این روزگار
جامهء رنگین نمیپوشی به کام
بادهء رنگین نمینوشی ز جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که میباید تهی است
ای دریغ از «تو» اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از «من» اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از «ما» اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشهء غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ
فریدون مشیری
شعر های بهاری
برخیز که می رود زمستان
بگشای در سرای بستان
نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
وین پرده بگوی تا به یک بار
زحمت ببرد زپیش ایوان
آواز دهل نهان نماند
در زیر گلیم عشق پنهان
بر خیز که باد صبح نوروز
در باغچه می کند گل افشان
خاموشی بلبلان مشتاق
در موسم گل ندارد امکان
سعدی
زمستان با همه ی خشونت و سردی، متواضعانه بهار را گردن می نهد. ما اما ؟
===> ♥♥♥ <===
به بهار میمانی که چون میآید، درخت خشکیده شکوفه میکند
===> ♥♥♥ <===
زمستان سرد رفت و بهار اومده
چادر به کمرش بسته چون موقع کار اومده
اون که پاهاش در گل هست و تو دستاش جوانه برنج هست
اونو از دور میشناسم اون مادر منه
===> ♥♥♥ <===
بهار آمد و افسوس نیامدی تو هنوز
بدون تو چه سیاه است سفیدی رخ روز
بیا که باتو زمستان، بهار شهر من است
بیا که باتو شود سال کهنه مان
===> ♥♥♥ <===
نه زمستانی باش که بلرزانی و نه تابستانی باش که بسوزانی
بهاری باش که برویانی
بهار مبارک
===> ♥♥♥ <===
ﺑﻬﺎﺭ
ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺑﻪ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮﻣﯿﺸﻮﺩ
ﻭﺍﯾﻨﺠﺎﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻫﻤﻪ ﺷﮑﻮﻓﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﻬﺎﺭﯼ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﺩﺍﺭﺩ
===> ♥♥♥ <===
و بر آمد بهاری دیگر
مست و زیبا و فریبا ، چون دوست
سبدی پیدا کن
پر کن از سوسن و سنبل که نکوست
همره باد بهاری بفرست
پیک نوروزی و شادی بر دوست
===> ♥♥♥ <===
حضور تو
بهار نارنجیست
که با چشم های بسته
لذتش عمیق تر است
===> ♥♥♥ <===
مثل بهار می ماند،آمدنت
شکوفه بارانم می کند
===> ♥♥♥ <===
با هم به تماشای رقص گیسوان رها در بادِ بید مجنون نشستیم،
دل های مان بی قرار بود،
بهار بود،
کنار تو همیشه بهار بود محبوب من
===> ♥♥♥ <===
بارالها عنایتی کن
در آستانه لبخند بهار
هیچ پدری شرمنده
هیچ بیماری درد دیده
هیچ چشمی اشکبار
هیچ دستی محتاج
و هیچ دلی شکسته نباشد
===> ♥♥♥ <===
بهار یک نقطه دارد
نقطه آغاز بهار زندگیتان بی انتها باد
===> ♥♥♥ <===
هوا انقد دو نفره شده که اگه مورد مناسب تا نیم ساعت دیگه پیدا بشه،
ازدواج میکنم
===> ♥♥♥ <===
بهار ، ره آورد تفاهم زمین و آسمان است . بهار ، محصول یگانگی است
===> ♥♥♥ <===
یه دور دیگه هم دور خورشید زدیم
یک سری پیاده شدن
و یک سری سوار
امیدوارم این دور به همه خوش بگذره
===> ♥♥♥ <===
من اگر به فصل آغوش تو برسم
بهار میشوم شکوفه میدهم
===> ♥♥♥ <===
با یک گل بهار نمیشود
درست
با خنده های تو اما
بهار امدنی ست
===> ♥♥♥ <===
در میان باغى از گل صبح من آغاز شد
غنچه هاى اطلسى کم کم کنارم باز شد
مى رسد بوى بهار و بوى عطر رازقى
مرغ عشقم از قفس آماده پرواز شد
===> ♥♥♥ <===
فروردین دارد تمام میشود
اولین باران بهار را که نبوده ای
خودت را به اولین شکوفه ی اردیبهشت برسان
میدانی که،
اردیبهشت بی تو .. بهشت نمیشود
===> ♥♥♥ <===
هیچکس ، هیچ فصلی را بر بهار ترجیح نمی دهد . بهار فصل رهایی از “ خاک ” است . بیایید همه ی فصل ها بهاری بمانیم
===> ♥♥♥ <===
عزیزم برایم مثل همین “بهار” می مانی
آمدنت را همیشه تحویل می گیرم
دوستت دارم
===> ♥♥♥ <===
صندوقچه قدیمیات را نگرد
حتی اگر بهار
حتی اگر شکوفه
در پس دیوارهای تار گم شود ،
مهربانی و زیبایی
گم نخواهد شد
===> ♥♥♥ <===
این سان که با هوای تو در خویش رفته ام
گویی بهار در نفس ِ مهربان توست
===> ♥♥♥ <===
میگن وقتی بهار داره
از راه میرسه باید
قبلش گلهارو خبرکرد
میخواستم خبرتان کنم
چند روز مانده تابهار
دوستان پیشاپیش بهار مبارک
بهار زندگیتان بی انتها
===> ♥♥♥ <===
و بر آمد بهاری دیگر
مست و زیبا و فریبا ، چون دوست
سبدی پیدا کن ،پر کن از سوسن و سنبل که نکوست
همره باد بهاری بفرست
پیک نوروزی و شادی بر دوست
===> ♥♥♥ <===
بهار بهترین بهانه برای آغاز ، وآغاز بهترین بهانه برای زیستن است
آغاز بهار بر شما مبارک
ز باغ ای باغبان، ما را همی بوی بهار آید
کلید باغ ما را ده که فردامان بهکار آید
کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید
تو لختی صبر کن، چندانکه قمری بر چنار آید
چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید
تو را مهمان ناخوانده بهروزی صد هزار آید
بهار امسال پنداری همی خوشتر ز پار آید
از این خوشتر شود فردا که خسرو از شکار آید
فرخی سیستانی
متن و شعر بهار
این روزها
همه در شهر می گویند
بهار نزدیک است..
دروغ می گویند!
تو کجا،نزدیک منی؟
متن ادبی و کوتاه درباره بهار
چیزی نمونده
نقاشی بهار کامل بشه
بهترین شاهکار
گیتی بر شما مبارک
اندکی صبر بهار نزدیک است
متن بهار
بهار می تواند نام تو باشد
وقتی که در همهمه ی سبزِ دلم
دوستت دارم هایت شکوفه می زنند
شعر بهار
بهار آمد و گشت عالم گلستان
خوشا وقت بلبل خوشا وقت بستان
دگر باغ شد پر نثار شکوفه
که گل خواهد آمد خرامانخرامان
نباشد چرا خاصه اینطور فصلی
دل گل شکفته، لب غنچه خندان
.همه روز تو عید و نوروز باد
و زان عید و نوروز عالم گلستان
وحشی بافتی
تبریک بهار
بهار بهترین بهانه برای آغاز،
وآغاز بهترین بهانه برای زیستن است
آغاز بهار بر شما مبارک
جمله های بهاری
مرد یعنی اردیبهشت، فصل بهار
مرد یعنی زندگی در لاله زار
مرد یعنی عاشقی، دلدادگی
مرد یعنی راستی و سادگی
مرد یعنی عاطفه، مهر و وفا